بدون عنوان
این روزا اتفاقات جالبی می افته
مهشید و سجاد هم هر روز بزرگتر میشن و دردسرشون هم بیشتر میشه
منم که زیاد نمیام نت
دیروز نشسته بودیم با مهشید و سجاد کارتون میدیدم که یهو خاله ثریا تلفن زد و گف:خاله سمیه رو بردن بیمارستان واسه زایمان
من که تعجب کردم اخه الان موقعش نبود,خدارو شکر بچه ومامان هردو سالم هستن,حالا دیگه فقط مینا و منیره موندن که الهی بچه های اوناهم صحیح و سالم بدنیا بیاد
امروز میریم ملاقات
نی نی کوچولو الهی بگردم...................
راستی امروز انا جون ماهم 1ماهشه ,
تفلد 1ماهگیت مبارک عسیسم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی