بدون عنوان
چه قدر زود گذشت... تا دیروز مهشید هر وقت منو میدید از پیشم کنار نمیرفت تازه شب هم پیش من میخوابید امشب مهمونی بودیم و اصلن زیاد مهشید رو ندیدم فقط اولش اومد پیشم ولی کلی با سجاد بازی کردم خیلی خوش گذشت ...
نویسنده :
❦خاله جون❦
2:40